- مشخصات کتاب
- من حسین (ع) را دوست دارم
- مناجات
- نیمه ی پر لیوان
- زودرنج
- فریاد عشق
- ارزش وجودی
- اجابت دعا
- او مرا دوست دارد
- نمی دانم
- با یک گل بهار می شود
- امید
- همین که مرا می بیند کافیست
- تنها
- خدای عزیز
- یک آسمان ستاره
- پشم شیشه
- آفتاب
- دل سرگردان
- زندگی
- جشــن تـــولـــد
- هیچ کس
- سکوت
- رو در روی آفتاب
- دوستت دارم عشق عزیز من
- دنیای تاریک
- تــنــهـــای تنها
- تنهــا در دنیـــا
- آشنا
- اسیـــر
- شرمنده
- دیگ جوشانِ چه کنم
- تنها تو
- جشن تولد من
- درد دوری یا شور وصف ناپذیر وصال
- شب قدر
- عجب نعمتی است این فراموشی
- فاصله
- بهترین هدیه ی زندگی
- تصادف شدید
- آة دل من
- به یاد آفتاب
- طلوع آفتاب
- زخم دل
- باران
- دل بستن و دل کندن
- تاوان دل
- یادی از آفتاب
- آفتاب را دوست دارم
دل نوشته های مدیریتی
مشخصات کتاب
عنوان و نام پدیدآور:دل نوشته های مدیریتی / www.modiryar.com
ناشر :www.modiryar.com
مشخصات نشر دیجیتالی:اصفهان:مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان 1391.
مشخصات ظاهری:نرم افزار تلفن همراه , رایانه
موضوع:مدیریت - دل نوشته ها
من حسین (ع) را دوست دارم
مهدی یاراحمدی خراسانی
می خواستم در مدح او چیزی بگویم . اما با خود گفتم: در کلام قاصر من جائی برای سخن گفتن از او نیست وقتی بهانه ی خلقت او را سید شباب می نامند.می خواستم شور حماسه ی او را به شعور تبدیل کنم. دریافتم هنوز طنین روشن گری عقیله بنی هاشم در جهان برقرار است.می خواستم برایش شعری بسرایم. اما دریافتم عرشیان سراینده و مداح او هستند پس شعر من شایسته ی مقام او نیست.می خواستم خود را فدائی او بدانم. اما از دستان بریده ی ساقی عشق خجالت کشیدم.می خواستم برای او خون بگریم. اما با خود گفتم: آیا چشمان گنهکارم یاری ام می کنند؟؟می خواستم جوانی ام را به پایش بریزم. با خود گفتم : آیا من هم مرگ را از عسل شیرین تر می دانم.می خواستم از گناهانم پیش او اظهار پشیمانی کنم. با خود گفتم آیا آن قدر حرمت فدک را پاس داشته ام که حر گردم؟خدایا خود مرا یاری کن! چگونه در سیل مشتاقان او باشم؟از نام سرخ او مدد می گیرم. آری! تنها چیزی که می توانم بگویم این است: "من حسین (ع) را دوست دارم."خدایا! به حرمت حسین(ع) دست مرا در دست دوست داران او قرار بده. تا همچون فطرس از عذاب رهایی یابم و چون ملائک منزه و مقرب گردم.
*میخ*
مناجات
مهدی یاراحمدی خراسانیمحبوب من! هر چند با این زبان کوچک گناهان بزرگی را مرتکب گردیده ام و نباید های زیادی را گفته ام ولی به حرمت این که تا کنون از زمانی که سخن گفتن را آغاز نموده ام روزی به سرنیامده که در